شیخ عبدالرحیم ربانی شیرازی در ۱۳۰۱ ش در شیراز به دنیا آمد. پس از اتمام دوره ابتدائی نزد پدر به کسب و کار پرداخت ولی شوق به تحصیل علوم دینی باعث شد تا در بیست سالگی به تحصیل دروس دینی بپردازد. مقدمات علوم دینی را در مدرسه آقاباباخان شیراز گذراند و سپس در ۱۳۲۷ ش به قم رفت. در قم، به محضر آیت الله العظمی بروجردی رسید و در درس خارج فقه و اصول معظم له شرکت کرد و تلاش و جدیت وی در فراگیری دروس جدی بود که مورد عنایت خاص آیت الله العظمی بروجردی قرار گرفت و از طرف ایشان به چند شهر و استان سفر کرد. همچنین از طرف آیت اله بروجردی به عضویت مجمع فقه الحدیث درآمد و جزءاعضاء فعال آن بود. با آغاز نهضت اسلامی حضرت امام(س) فعالانه در صحنه بود و بخصوص در سالهای دهه ۱۳۵۰، گروه ابوذر با راهنمائی های وی شکل گرفت. به خاطر فعالیت های آن گروه، بارها دستگیر و زندانی شد. در دوران زندان، ساواک مبادرت به انتشار شایعاتی پیرامون وی نمود که با هوشیاری و کیاست روحانیون حاضر در زندان خنثی شد. پس از طی زندان، آزاد شد و در زمان اوج حرکتهای انقلابی به شدت فعال بود. در ۱۳۵۸، از طرف حضرت امام به عضویت شورای نگهبان قانون اساسی منصوب شد تا اینکه در ۱۷ /۱۲ /۱۳۶۰ در حالیکه از شیراز عازم تهران بود، در راه دلیجان-محلات در اثر حادثه رانندگی ،درگذشت و پیکرش در حرم حضرت معصومه(س) به خاک سپرده شد. (دانشنامه انقلاب اسلامی و تاریخ ایران)

حضرت امام خمینی یک روز پس از این حادثه، در پیامی به تجلیل از شخصیت و مبارزات آقاى ربانى شیرازى پرداختند:

بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

إنا للَّه و إنا إلیه راجعون‏

با کمال تأسف رحلت غم‏ انگیز جناب حجت الاسلام و المسلمین، مجاهد عزیز، آقاى ربانى شیرازى را به اسلام و اولیاى معظم اسلام، بویژه حضرت بقیة اللَّه- أرواحنا فداه- و به ملت شریف و حوزه‏ هاى علمیه و اهالى محترم فارس و بازماندگان این فقید سعید تسلیت عرض مى‏ کنم. در طول تاریخ، مدعیان فضیلت و مجاهدت و شجاعت و تعهد به حق و دین بسیار بوده ‏اند و هستند؛ لکن صاحبان فضایل و مجاهده و تعهد به حق و حقیقت در اقلیتند، و تنها در سختی ها و گرفتاری ها و حقگویی ها در مقابل قدرت هاى شیطانى است که مدعیان لاف زن از متعهدان بى ‏سر و صدا و خالصان فداکار از مغشوشان ریاکار متمایز مى‏ شوند. مرحوم مجاهد، سعید ارزشمند، ربانى شیرازى، که اکنون در جوار حق آرمیده و ما از برکات وجودش محروم شدیم از این اقلیت بود. او در طول زندگانى شرافتمندانه خود، چه قبل از انقلاب و چه بعد از آن، در مقابل باطل و باطل ها ایستاد و از خود نرمش نشان نداد. او در حبس ها و زجرها و ناملایمات با قامت راستِ انسانهاى متعهد ایستادگى کرد و تسلیم نشد. او- که خدایش رحمت کند و به جوار قرب حضرتش بپذیرد- با روحى ملایم در مقابل دوستان و مؤمنان و مقاوم در برابر دشمنان خلق به لقاء اللَّه پیوست؛ و ما عقب ماندگان که احتیاج به این مردان حق داریم از آن کمال و جمال محرومیم. از خداوند متعال توفیق خدمت براى همگان، و سعادت و صبر در این مصیبت براى دوستان و بازماندگان ایشان را خواستارم.

روح اللَّه الموسوی الخمینى‏

(صحیفه امام، ج‏16، ص: 86)

. انتهای پیام /*